مصاحبه با هومن سيدي

ساخت وبلاگ

امکانات وب

تبليغاتX

-->-->-->

-->-->-->

مصاحبه با هومن سيدي بازيگر نقش حميد در سريال تا ثريا

او را هنوز خیلی ها با «یک تکه نان» به یاد می آورند. اما این پسر معصوم سینما، آن قدرها هم آرام نیست. فقط نگاهی به کارهای این روزهایش بیندازید، متوجه خواهید شد که اتفاقا آرام و قرار ندارد.

تئاتر «مشروطه بانو» را روی صحنه دارد، سریال «تا ثریا» را روی آنتن و مشغول کارکردن در سریالی جدید و کمدی است. در جشنواره فیلم فجر امسال هم با فیلم «آزادراه» عباس رافعی حضور دارد که در آن با مهدی پاکدل، بهنوش طباطبائی و رامین راستاد همبازی بوده است. با او از «تا ثریا»، «مشروطه بانو»، کارهای جدید و معصومیتی که کمی کلیشه ای شده حرف زدیم.

*عده ای معتقدند که هومن سیدی در یک قالب کلیشه شده است. البته در این نمایش این قالب کاملا شکسته شده. چه چیزی را عامل این تکرار می دانید؟
در کلیشه شدن و قالبی که برای هومن سیدی ایجاد شده، مسائل متعددی دخیل است. ابتدا پیشنهادها و عدم اطمینان تهیه کنندگان و کارگردانان به بازیگر است؛ اما بخش دیگر آن به شلوغ کاری ماجرا برمی گردد. اینجا درمورد تکراری بودن بازی یک بازیگر صحبت می شود بدون آنکه چند فیلم از او را کنار هم بگذاریم و با نگاه کارشناسی به آنها بپردازیم.

خوشحال می شوم که کسی اشکالات کارم را بگوید چون این به کار من کمک می کند. منتها هیچ کس این نقش را که اتفاقا بعضا به هم شباهت دارند و آرامشی در آنها وجود دارد، تحلیل نمی کند. اینکه آیا حتی نگاه کردنشان نیز به هم شبیه است؟
اینکه هومن سیدی معمولا نقش آدم های معصوم را بازی می کند، به پیشنهادها مربوط می شود که آن هم رد دو سه فیلم اول بود. به خاطر همین حرف و حدیث ها مجبور شدم بسیاری از موقعیت های خوب سینمایی ام را از دست بدهم تا این اتهامات گسترده نشود. چرا هیچ وقت به این موضوع فکر نمی کنند که این حرف ها می تواند یک بازیگر را کله پا و دچار دردسر کند؟ چنین حرفی شاید مرا مجبور کند تا نقشی را صرفا برای تفاوت به اشتباه قبول کنم که اتفاقا دچار چنین اشتباهی هم شدم و در سریالی بازی کردم که الان پشیمانم. دیگر برایم اهمیت ندارد که چه حرف هایی پشت سرم زده می شود. چراکه دیگر بی معناست. اگر قرار بود چیزی را به اثبات برسانم، رسانده ام و هر کاری که به گمانم درست است انجام می دهم.

من که نباید با طناب پوسیده دیگران به چاه بروم. اگر کسی حسن نیت دارد باید به صورت کارشناسی شده نقد کند. اینکه من متفاوت باشم، اما کارم را اشتباه انجام دهم چه اهمیت و فایده ای دارد؟ مگر چند فیلم سینمایی خوب در سال ساخته می شود یا چقدر به ما پیشنهاد می شود که بخواهیم در آن بازی کنیم؟ بازیگرانی مثل من کارهای زیادی می توانند انجام دهند که اگر انجام نمی دهند به دلیل عدم توانایی نیست بلکه شرایطی است که برای هنرمند ایجاد می شود.

امیدوارم سوءتفاهم نشود. من ادعای توانایی ندارم. اطمینان باید به وجود بیاید. هنرمندانی مثل حسین کیانی باید باشند که به بازیگران اعتماد کنند. بسیار قابل احترام است که این کارگردان به من اعتماد کرده و نقش متفاوتی را از من طلب می کند. پارتنرهای من از محمود جعفری و بهزاد فراهانی گرفته تا آزاده صمدی، همسرم به شدت در تکامل این شخصیت به من کمک کردند.

*حالا که «تا ثریا» از شما پخش می شود هومن سیدی چقدر به حمید شباهت دارد؟
این شخصیت هیچ ارتباطی به هومن سیدی ندارد. ما تفاوت های زیادی با هم داریم.

*ویژگی های خاص این سریال ازجمله فیلمبرداری آن چقدر بازیگر را تحت تاثیر قرار می دهد؟
ما یک کار گروهی انجام می دهم و همه چیز مثل پازل است که در انتها به شکل نهایی می‌رسد.

طبیعتا بازیگر باید بداند که دوربین کجا قرار دارد تا بهترین کار را برای آن پلان انجام دهد. محل قرارگرفتن دوربین و زوایا نیز از جانب کارگردان و فیلمبردار باید به گونه ای انتخاب شود که احساس بازیگر را درست ثبت کند. وقتی فیلمبرداری خاص تر می شود همه چیز نهفته تر می شود در نتیجه پیداکردنش مشکل تر می شود. باید توجه داشت که آیا بازیگر به تنهایی منتقل کننده احساس است یا آن سکانس و لحظه در مجموع باید این کار را انجام دهند؟
اگر احساس صحنه به خاطر نوع فیلمبرداری گرفته شده باشد، باید به آن ایراد گرفت اما اگرمجموع یک سکانس قرار باشد احساسی را به تصویر بکشد پس «فلو» یا «فوکوس» بودن بازیگر اهمیت چندانی ندارد. بسیاری از فیلم های شاخص دنیا را می بینید که بازیگر نقش اصلی پشت به دوربین ایستاده اما احساس از پلان گرفته نمی شود. البته نباید فراموش کرد که عموم مردم، تماشاگر ثابت این سریال ها هستند درواقع اگر اذیتشان بکند درست نیست.

*علاوه بر تلویزیون، شما این شب ها روی صحنه تئاتر هم دیده می شوید. نحوه پیوستن شما به گروه نمایش «مشروطه بانو» چگونه بود؟
مشروطه بانو سومین همکاری من با حسین کیانی است و جدا از آن، دوستی هم با ایشان دارم. به من پیشنهاد دادند و فکر می کردند که می توانم کمکی بکنم. باوجود اینکه در شرایط کاری بسیاری بدی به سر می بردم این سختی را به جان و دل خریدم و به گروهشان پیوستم. البته پیش از این هم ما با هم همکاری داشته ایم.

اولین همکاری ما در نمایش «همسایه آقا» بود. در آن نمایش، نمایشنامه کامل ایشان را مطالعه کردم و به قلم این نویسنده علاقه مند شدم. البته با تصویر نهایی اثر هم آشنایی داشتم. اما در «مشروطه بانو» نمایشنامه از ابتدا حاضر نبود. البته این به آن معنا نیست که نویسنده طرحی را مدرنظر نداشت بلکه می دانست چه می کند. توضیحاتی را از شخصیت «عبدالحسین» برای من بازگو کرد و فراز و نشسیب های آن را شرح داد. از آنجایی که به دیالوگ نویسی کیانی اطمینان کامل داشتم در نتیجه اعتماد کردم و اصلا از این اتفاق ناراضی نیستم.

*شرایط پشت صحنه این تئاتر به چه شکل بود؟ اختلاف نظری بین هنرمندان به وجود نیامد؟
در پشت صحنه نمایش «مشروطه بانو» همه چیز به خوبی پیش رفت. اختلاف نظر در همه کارها وجود دارد. در این کار نیز هر کسی نظری ارائه می داد؛ اما در نهایت توسط حسین کیانی تایید یا رد می شد. فرضا اگر من بازی هنمندی را دوست دارم یا هنرمند دیگری را نمی پسندم، کاملا نظر شخصی است پس دلیلی وجود ندارد که در کار یکدیگر دخالتی شود.

*در صحنه هایی که شما حضور دارید، بیشتر مرکز توجه هستید و سایر بازیگران نسبت به کنش شما واکنش نشان می دهند. این اتفاق خوبی برای شما روی صحنه محسوب می شود. نه؟
این ویژگی نقش «عبدالحسین» است. در پرداختن به دیالوگ ها باید به اهمیت آن توجه شود که فرضا کدام جمله باید شنیده شود. پس اگر در صحنه به دنبال دزدیدن و قاپیدن توجه از بازیگر دیگری باشیم، حرکت بسیار کودکانه و غیرحرفه ای انجام داده ایم. خصوصیات نقش به گونه ای است که اکت های بیرونی دارد درنتیجه ممکن است توجه مخاطب را بیشتر به خود معطوف کند.

*شخصیت شما بعضا حرکات کمیک از خود به نمایش می گذارد. این ویژگی چقدر در متن وجود داشت و خود شما در تصویر آن سهیم بودید؟
اصلا فکر نمی کردم که قرار است کار طنز انجام دهم و آن را به سمت کمدی هدایت کنم. این اولین تجربه ام در تئاتر است که تماشاگران به شخصیتی که آن را بازی می کنم، می خندند. فکر می کنم موقعیتی که عبدالحسین در آن قرار می گیرد، فضای کمیک دارد. بله، من سعی کردم جدیت ماجرا را بگیرم چون این جدیت می توانست آفت کار باشد.

اگر آن را بزرگ می کردم، بعدا باید راه حلی برای حل و فصل آن پیدا می کردم تا تماشاگر آسیب نبیند. باتوجه به زمان طولانی ای که نمایش دارد (۲۱۰ دقیقه) نمی شد که زمان را افزایش داد و به آن موضوع پرداخت. من فقط تلاش کردم جدی به ماجرا نگاه نکنم تا برای مخاطب نیز سوال های زیادی به وجود نیاید. البته بسترش وجود داشت که من آن را به نمایش گذاشتم. شاید وقاحت کاراکتر مخاطبان را به خنده وا می داشت.

*باتوجه به موفقیت فیلم «آفریقا» از این به بعد بیشتر به کارگرانی خواهید پرداخت یا بازیگری؟
نمی دانم. البته به این معنی نیست که برای کارهایم برنامه ای ندارم. برخی مواقع حرفی برای گفتن دارم پس به ساخت فیلم می پردازم در مقابل مواقعی که حرفی برای گفتن ندارم دربیان حرف های دیگران شریک می شوم. برای من فعالیت در ژانر مشخصی اهمیت چندانی ندارد راکه خلق یک اثر و مشارکت در آن را از همه بیشتر دوست دارم.

*این روزها مشغول کار جدید نیستید؟
مشغول بازی در یک سریال کمدی به نام «تهران نو» به نویسندگی «امید سهرابی» و کارگردانی «فرید سجادی حسینی» هستم. علی سرابی، مهران احمدی، شقایق دهقان و لیندا کیانی هم در آن بازی می کنند. متن بسیار خوبی دارد که امیدوارم در پرداخت نیز خوب شود. نزدیک به دو ماه است که مشغول آن هستیم و به گمانم تا پنج شش ماه دیگر نیز ادامه داشته باشد.

دو هنر جدانشدنی
*مدتی است با بیانه هایی نوعی مرزبندی میان سینما و تئاتر به وجود آمده است که البته باعث جنجال ها و حرف و حدیث های زیادی هم شد. مخصوصا میان بازیگران این دو حوزه که اتفاقا مشترکند. نظر شما به عنوان بازیگری که هم در تلویزیون و سینما و هم در تئاتر فعال است، درباره این مرزبندی چیست؟
از نظر فرهنگی باید برخی مسائل را درست کنیم. شخصی ممکن است در موقعیتی عصبانی شود و حرفی بزند. نباید به آن دامن بزنیم. خانه تئاتر بگوید که بازیگران سینما به تئاتر نیایند، در مقابل نیز خانه سینما بگوید که بازیگران تئاتر به سینما نیایند، چه وضعیتی پیش می آید؟ مگر می شود دو هنر را از یکدیگر جدا کرد؟ من با اصل این قضیه مشکل دارم و آن را نمی پذیرم.

اما صحبتم این است که نباید این ماجرا را بزرگ کرد. البته می دانم که حرف اساسی استاد بزرگمان، بهزاد فراهانی، بیراه نبوده. از این جهت که باید نظارتی بر این روال وجود داشته باشد و در هر حوزه ای به روی همگان باز نباشد. ای طرفی هم نمی توان در را بست. بهتر بود که این حرف دقیق تر و با فکر بهتری مطرح می شد. باید به این موضوع نیز توجه شود شخصی که محکوم می شود، چه جور شخصیتی است. من آدمی هستم که در مقابل حرف زور سکوت نمی کنم و حتی اگر پیشکسوتی به من بی ادبی کند با نهایت احترام، جوابشان را می دهم. منتها این را هم می فهمم که احترام پیشکسوتان امری واجب است.

*در بازیگری و کارگردانی به چه کسانی علاقه دارید و کارشان را دنبال می کنید؟
کارگردان های بزرگی در دنیا هستند که مثل کتاب درس هستند که الگو قرار ندادنشان اشتباه است. منتها شخص خاصی در ذهنم نیست. زندگی حرفه ای در ابتدا ما را به خواندن، شنیدن و دیدن مجبور می کند بعدها اجبار به عشق تبدیل می شود در نهایت عشق به عادت می رسد. اگر نبینیم و نخوانیم از ماجرا عقب می مانیم. در این دیدن ها و شنیدن ها ناخودآگاه مسائل را یاد می گیریم. مثل کودکی که ابتدا حرف زدن بلد نیست اما به واسطه اینکه اطرافیانش مدام در حال حرف زدن هستند، او هم یاد می گیرد.

*سریال «تا ثریا» از شما روی آنتن است؛ سریالی که اتفاقا گل کرده و شما هم یکی از بازیگران اصلی آن هستید. شخصیت حمید را چگونه تحلیل می کنید؟
حمید شخصیتی است مانند تمام شخصیت هایی که در پیرامون خودمان با آنها مواجه هستیم و در کنارشان زندگی می کنیم. با این تفاوت که کم و زیادی در رنگدانه های این شخصیت وجود دارد. این رنگدانه ها به ما کمک می کند تا حمید را بیشتر بشناسیم. یکی از ویژگی هایی که او دارد، صبوری است؛ اما او هم مثل همه اشتباه می کند، طمع می کند، نابجا اطمینان می کند و… برای من طبیعی و مثل همه مردم بودن شخصیت حمید بسیار پرارزش بود. باوجود اینکه واکنش های پیچیده و دراماتیک ندارد، اما شخصیتش را بسیار دوست دارم.


iranjok...
ما را در سایت iranjok دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iranjok iranjok بازدید : 231 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1390 ساعت: 15:22